امروزه خودروسازان بزرگ کشور با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم میکنند. یکی از مواردی که به خودروسازان خرده گرفته میشود، زیرمجموعههای زیانده آنها هستند و بهگفته کارشناسان باید واگذار شوند. این در حالی است که خودروسازان اقدام به این کار نکردهاند. البته ایرانخودرو باتوجه به فشارهایی که از سوی بانکمرکزی به این خودروساز وارد میشود، طی چند نوبت بلوک 33درصدی سهام خود در بانک پارسیان را به مزایده گذاشت، اما هربار باتوجه به شرایطی که اعلام شده بود، این بلوک مدیریتی به فروش نرفت.
تایید اهلیت خریدار توسط بانکمرکزی مهمترین موضوعی است که باید اجرایی شود تا این مزایده موفقیتآمیز باشد. فارغ از این مزایده، این پرسش مطرح میشود آیا اصولا سهامداری خودروسازان در صنعت بانکداری میتواند انجام بگیرد و اشکالی ندارد یا اینکه خودروسازان باید تنها به فعالیت تخصصی خود بپردارند.
در همین رابطه، فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو در گفتوگو با روزنامه «دنیایخودرو» به تشریح کامل این موضوع پرداخته است.
از دیدگاه شما آیا حضور شرکتهای خودروسازی در کسبوکارهای دیگر ازجمله بانکداری صحیح بوده یا اینکه آنها تنها باید به فعالیت تخصصی خود که تولید خودرو است، بپردازند؟
یک شرکت خودروسازی در هر کجای دنیا، یک بنگاه اقتصادی محسوب میشود که ممکن است مانند برند هیوندای علاوهبر خودرو، کشتی، قطار و قطعه نیز تولید کند و در کنار حضور در پروژههای صنعت نفت و گاز بانک نیز داشته باشد. مرسدسبنز، بامو و تویوتا برای خود بانک دارند و بهدلیل ماهیت اقتصادی خود میتوانند در سایر فعالیتهای اقتصادی که برای آنها سودآور است، شرکت کنند. اما اشکال کار جای دیگر است که باید درست شود.
چند وقتی است بانکمرکزی به ایرانخودرو فشار میآورد تا سهام 33درصدی خود در بانک پارسیان را واگذار کند و از بانکداری خارج شود. ایرانخودرو نیز چندبار مزایده بلوک سهام بانک پارسیان را منتشر کرده اما هر بار بهدلیل عدم تایید اهلیت خریدار، مزایده منتفی شده است. شما با ورود ایرانخودرو به عرصه بانکداری موافق بودهاید؟
در دهه 80 ایرانخودرو جزو موسسین بانک پارسیان بود و در تاسیس آن مشارکت داشت، اقدام درستی بود. از سوی دیگر، در آن برهه همزمان با رشد اقتصادی باید نقدینگی نیز رشد میکرد و این اتفاق نیز افتاد. مضافبر این، تولید نقدینگی فیالنفسه عیب نیست، اشکال آنجا خواهد بود که نقدینگی بدون رشد اقتصادی ایجاد شود. این در حالی است که بدون تولید نقدینگی، رشد اقتصادی محقق نمیشود.
شما در ابتدای صحبتهای خود به بروز اشکال در مساله بنگاهداری خودروسازان اشاره کردید. این اشکال از کجا آغاز میشود؟
اشکال کار درآنجاست که خودروسازان خود رأسا اقدام به جذب سپرده میکنند؛ سودهای مشارکتی که خودروسازان در قالب پیشفروشهای خود به مشتریان میپردازند، بیشتر از نرخ مصوب شورای پولواعتبار است و این موضوع با اعتراض بانکمرکزی مواجه است. چه سودی که خودروسازان ماهانه میپردارند و چه تجمیع سودی که ناشیاز قیمت دستوری خودرو است، ایراد دارد.
ایراد دقیقا کجاست؟
خودروسازان با این کار، بازار رقیب برای بازار پولی کشور یعنی نظامبانکی ایجاد میکنند و اگر خودروساز به هر دلیلی نتواند به تعهدات خود عمل کند که درحالحاضر نیز در زمینه پیشفروش خوردها موفق نبوده، در سیستم پولی و بانکی کشور اختلال ایجاد کرده است. اگر بانک پارسیان جذب سپرده کند، اشکالی ندارد. مشکل از جایی بهوجود میآید که شرکت خودروساز میآید و از طریق طرح پیشفروش سپرده جذب کرده و به قول آقای سروش، مدیرعامل سابق سایپا در ماه چندهزار میلیارد تومان سود پرداخت میکند. این اعداد و ارقامی که در این رابطه منتشر میشوند، دارای ایراد و اشکال هستند، نه اینکه خودروساز رفته و سهام فلان بانک یا شرکت را خریده است.
آیا حضور ایرانخودرو در بانک پارسیان بهعنوان سهامدار عمده، طی این سالها برای این خودروساز سودآور بوده است؟
خرید سهام بانک و شرکتهای بزرگ نوعی سرمایهگذاری بوده که برای خودروساز بسیار سودده است. چه سودی از این بالاتر که یک پک سهام 200هزار تومانی پارسیان به 10میلیونتومان رسید. چرا زمانیکه ایرانخودرو سود سرمایهگذاری خود در بانک پارسیان را دریافت میکرد، هیچکس اعتراضی نداشت؟ حالا هم اگر اشکالی به وجود آمده، ایراد در مدیریت مالی است.
مدتهاست که گفته میشود دو خودروساز بزرگ کشور باید زیرمجموعههای خود را واگذار کنند و خود شرکت اصلی باقی بماند. آیا فروش سهام بانک پارسیان نیز در این راستاست و این امر باید چگونه صورت بگیرد؟
اگر من جای دوستان ایرانخودرو بودم، سهام بانک پارسیان آخرین جایی بود که آن را واگذار میکردم. ایرانخودرو یکسری بنگاههای عملیاتی دارد که مرتبا زیان میدهند که از زیرمجموعههای خود شرکت هستند. به بیان دیگر، بخشهای دیگر برای ایرانخودرو زیانده هستند. این در حالی است که بانک پارسیان برای آنها طی این مدت سودآور نیز بوده است.
آیا از لحاظ رقابتی، حضور خودروسازان در صنعت بانکداری، بانکها را با چالش روبهرو نمیکند؟
باتوجه به گردش مالی بسیار زیاد صنعت خودرو، آنها میتوانند بانکداری نیز انجام دهند. پدیده بانکداری مساله عجیبی نیست که عدهای در داخل از آن صحبت میکنند و مثلا میگویند فلانی هم بانک دارد. اگر بانکمرکزی بر فعالیت بانکها نظارت اصولی و درست داشته باشد و نگذارد آنها تخلف کنند و مردم نیز مجوز اولیه یک بانک را ملاک همه نوع سرمایهگذاری در آن ندانند و معیارشان مجوز نهایی بانکمرکزی برای انجام انواع عملیات بانکی باشد، مشکلی ایجاد نمیشود. علاوهبر این، از لحاظ قانونی ایرانخودرو و سایپا مشکلی از این بابت ندارند؛ برخلاف برخی نهادها که حضور آنها در فعالیت اقتصادی از لحاظ قانونی ممنوع اعلام شده است.
گفته میشود بانکمرکزی الزاماتی را برای سهامداری بانکها در نظر گرفته است و به همین دلیل ایرانخودرو باید سهام خود در بانک پارسیان را واگذار کند. آیا شما با این نظر موافقید؟
سایپا و ایرانخودرو دو شرکتی هستند که دولت زیر 20 درصد در آن سهم دارد و خصوصی هستند و اگر توان مالی لازم را داشته باشند، میتوانند سهام شرکتهای سودده و بانکها را خریداری کنند و تا زمانی که آنها تخلف نکنند، نمیتوان ایرادی به کارشان گرفت. همچنین اگر دولتی بودند، باز اشکالی نداشت.
درحالحاضر دولت سهامدار بانک ملی، سپه و کشاورزی است و مشکلی ایجاد نشده، در رابطه با سهامداری ایرانخودرو در یک بانک نیز مشکلی وجود ندارد. ما باید دقت کنیم که علت بروز مشکل در خودروسازی این نیست که ایرانخودرو سهام بانک پارسیان را خریده و 50 برابر آورده خود بهدست آورده، مشکل جایی است که خودروسازان بهجای فعالیت روتین اقتصادی، فعالیت شبهبانکی در حوزه عملیاتی خود انجام میدهند و به رقابت با بازار پول اقدام میکنند.
دو، سه سال پیش در دوره آقای نعمتزاده، ازجمله کسانی بودم که به پرداخت سودهای کلان توسط خودروسازان و واردکنندگان معترض بودم. اما بانکمرکزی در این باره اقدامی نکرد. واردکننده سود 28درصد به مشتری پرداخت میکرد و بعد از آن معلوم بود که نمیتواند خودرو را تحویل دهد. اگر جلوی این قضیه گرفته نشود، مانند معضل موسسات اعتباری، هزینه آن از جیب مردم پرداخت خواهد شد.
زمانی ایده تاسیس بانک تخصصی خودرو مطرح شد. با توجه به شرایطی که در آن قرار داریم، آیا تاسیس چنین بانکی توجیه اقتصادی دارد؟
تاسیس یک بانک مختص صنعت خودرو منطقی نیست. چراکه با این کار حوزه عملیات بانک را محدود کرده و سودآوری آن را به خطر خواهیم انداخت. بانک مجموعهای است که باید در حوزههای مختلف ازجمله ساختمان، صنایع پربازده و... سرمایهگذاری کند تا سودآور باشد.
ما نمیتوانیم سرنوشت بنگاههای اقتصادی را به منویات خود گره بزنیم. آنها در حوزههای تخصصی خودشان باید مجاز به فعالیت باشند. اینکه میگویند بانکها بنگاهداری نکنند، علتش این است که به منابع لایتناهی مالی دسترسی دارند و آن زمان هیچکس نمیتواند با آنها رقابت کند. اما اگر یک بانک سهام جایی را بخرد، اشکالی متوجه آن نیست. موضوع این است که بانک در مدیریت بنگاه دخالت نکند.
برعکسش نیز صادق است؛ اگر خودروساز بانک بخرد، اشکالی ندارد. اشکال آنجا به وجود میآید که بانک در اعطای تسهیلات مقررات را رعایت نکند و هوای سهامدار خودرا داشته باشد، مانند مسائلی که در بانک سرمایه به وجود آمد. درنهایت این ایده که بانک تخصصی خودرو ایجاد شود، با ریسک زیاد همراه است و بانک باید سبد سرمایهگذاری ایجاد کند تا بتواند سودآور باشد و به فعالیت خود ادامه دهد. در بانک تحصصی خودرو چنین موضوعی نمیتواند پیگیری شود.